نامه شماره یازده

 بسم الله الرّحمن الرّحیم

برادران عزیزم اعضای شورای مدیریّت! سلام علیکم.

نوشتن، کمی برایم دشوار است. لذا چند مطلبی را که تاحدودی به تفصیل احتیاج دارند، ناچارم با اجمال بنویسم:

۱ـ اگر خدای مدبّرالأمر، بخواهد: دوران زندان، پایان یابد، (وامیدوارم: برای همه، خیر، مقرّر فرماید)، از هم­اکنون لازم است: همه­مان، خود را برای رعایت ضوابطی آماده کنیم، که از سقوط ظاهری و باطنی مجدّد عموم در شرایط تلف کننده­ی عمر و غافل کننده­ی دل جلوگیری کند. مهمترین این ضوابط، عبارتند از:

الف: حذر جدّی همه از ظهورهای سیاسی و اجتماعی به­­ هرصورت، تا زمانی که بتوانیم: برای هر فرد، در حدّ تزکیه­شدگی و صلاحیّتش، برنامه و حدود «دعوت به خیر» را تعیین کنم (قبلاً به «تناسب میان این دو» اشاره­ای کرده­ام).

ب­ـ خبر دارید که تکالیفی مهمّ ـ مانند نوشتن کتاب «اخلاق دینی» بر عهده­ام است. این تکالیف، مستلزم فراغت فراوان است. لذا از عموم هم­مسیران و سایر دلسوزان مردم انتظار دارم: وقتم را برای امور شخصی (مگر در حدّ اضطرار) نگیرند؛ و مصالح جمع را بر مسائل خود ترجیح دهند. مسائل قابل سفارش یا نگارش، تنها به‌وسیله­ی کاکه سعدی باید به­ شما یا به من برسد. و برای دیدارهای لازم، به امید خدا، برنامه­ای ترتیب خواهم داد که طبق آن، عزیزان دیده و نادیده را خواهم دید.

۲ـ می­دانید که: من، مکلّف به مشاوره هستم. برای اجرای این تکلیف، در هر زمینه، هرشخصی یا اشخاصی را، که به تناسب آگاهیها و سایر صفات لازم، طرف شور بشناسم، دعوت خواهم کرد. و دعوت یا عدم دعوت کسی، نباید مایه­ی امتیازی مثبت یا منفی شناخته شود.

۳ـ هرکس که علاقه به هم­مسیری با این برادرش دارد، خود را ملزم به رعایت و قبول این مطالب می­داند.

با آرزوی رسیدن همه به رضای خالقِ خلق، برادرتان: احمد ۳۰/۴/۷۱

دریافت نسخه پی دی اف

بیان دیدگاه