دروغ معاون حقوقی آموزش پرورش آقای ناصری:ما درایران معلم ممنوع التدریس نداریم!!!

 دروغ معاون حقوقی آموزش پرورش آقای ناصری: ما درایران معلم ممنوع التدریس نداریم!!!

 معاون حقوقی وزیر آموزش و پرورش آقای ناصر درباره معلمان منع التدریس اعلام کرده است که اکنون ما درایران معلم ممنوع التدریس نداریم!!! در حالی که معلمان منع التدریس مکتب قرآن آمارشان به 28 نفر رسیده است.

2 نفر دیگر در شهرستان سردشت به اسامی زیر:

 1- شورش مصطفی زاده در مقطع (رسمی- آزمایشی)درپست معاون اجرایی(دفتردار) در اردیبهشت ماه 92 در هفته ی معلم حکم اخراجش تحویل داده شده است.

 2- فریدون علی پور دانشجوی کارشناسی ارشد(رسمی – آزمایشی)،دبیر علوم اجتماعی در مقطع راهنمائی در مورخه 12-11-92 حکم اخراجی خود را تحویل گرفته است.

ضمناً گزینش در جواب اعتراض آنها گفته است که اداره اطلاعات دستور داده که مصلحت نیست شما معلم باشید!

قبلاً نیز از طریق وزارت آموزش و پرورش به معلمان ممنوع التدریس گفته شده است که شما به سرکلاس بازمی گردید ولی هنوز عملی نشده است.

معاویه را چگونه بشناسیم؟

                   معاویه را چگونه بشناسیم؟

moavieh

یادم می آید قبلا وقتی که در گوگل کلمه مفتی زاده را جستجو می کردم جمله ای از یک سایت مخالف کاکه احمد در همان صفحه جستجو توجهم را به خود جلب می کرد:«احمد مفتی زاده در حسینیه ارشاد به معاویه-رضی الله عنه- ناسزا گفت و پیروانش این بی ادبی وی را به عقیده تبدیل کردند»!

به راستی این چه طرز تفکر و اندیشه ای است که از یک پادشاه کاخ نشین که با مهاجرین و انصار به نبرد برخاست و شوری- تنها ضامن وحدت مسلمین- را از بین برد؟ تعریف و تمجید می کند، در مقابل آن، شخصی چون کاکه احمد را که برای نجات بشریت جان خود را در طبق اخلاص گذاشت مورد هجمه قرار می دهد؟لازم به ذکر است که کاکه احمد، معاویه را «اهل بغی» می داند و این آن «ناسزا»یی است که کاکه احمد از دیدگاه آن ها به معاویه نسبت می دهد! در این مقاله اندکی به واکاوی موضع گیری طرفداران معاویه می پردازیم.

متاسفانه این موضع گیری آنقدر به دور از مسیر عدل است که می تواند هر انسان آزاده ای را از سایر آرای این علما براند،کسی که با نظرات زیبای قرآنی کاکه احمد مفتی زاده در این زمینه آشنا باشد «استدلال های تار عنکبوتی» در توجیه معاویه رنگ و لعاب خود را از دست می دهند. طرفداران پر و پا قرص معاویه برای توجیه او به هر وسیله ای غیر از قرآن متوسل می شوند. دلیل این واقعیت این است که قرآن هیچ وقت افراد «باغی» و ستمگر و ضد خلق را توجیه نمی کند و در عوض به شدت در مقابل آنها موضع می گیرد و آنها را رسوا می کند. این با موضع نرم و «لطیف» طرفداران معاویه در قبال او تناسبی ندارد!

ادامهٔ این نوشته را بخوانید

چاپ جزوه ی خدا شناسی

چاپ جزوه ی خدا شناسی

آماده و تدوین:شورای مدیریت مکتب قرآن

khodashnasi

برای دریافت جزوه روی لینک زیر کلیک فرمائید:

 

 

 

 

 

 

 

http://maktabquran.com/wp-content/uploads/2014/02/%D8%AE%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C.pdf

دلایل حـذر از فعالیت هــــــای سیاســـــی

 

                         دلایل حـذر از فعالیت هــــــای سیاســـــی

siyasi

چند سالی که از انقلاب گذشت، شرایط،مناسب آن شد که:برگردیم به همان نقطه ای که از آنجا به سوی این گذرگاه ناهموارِ ضرورت،آمدیم،و برای رهایی از احوال آن دوره،و استقراری مطمئن به مسیراصلی، نیاز بود به:تبیین مجدّد هدف، با راه و روش درست حرکت به سوی آن،ولی دوری و بی دسترسی،مانع از انجام دادن این تکلیف،و حتّی توجّه به تعلق آن،و به کیفیّت اجرای آن، گردید.

و اکنون،که نامه جای تفصیل نیست، به ذکر چند نکته ی مختصر اکتفا می کنم:

أـ شرایط بالفعل ما،در حدّ اوائل مرحله ی«دعوت» است.پس وظیفه مان، «ترکیه ی»خود و دعوت و هدایت دیگران است،بدون فعالیت های سیاسی.

ب ـ هم چنان که در درسهای دوره ی اوّل«تربیت معلم»مدرسه ی قرآن توضیح دادم، و در کتاب «درباره ی کردستان»هم،با تصویر تمثیلیِ «دایره ی مسئولیت»، ترسیم شده،تکالیف، به حسب تفاوت شرایط، متفاوت است. پس اگر وظیفه ی من،دخالت دربعضی مسائل سیاسی است این وظیفه متوجه بعضی، یا حتی هیج یکی از شما نباشد.

ج ـ در دنیای پر پیج وخم سیاست امروز،و پر از خطوط و رابطه های مرموز و تأثیر و تأثرهای مبهم،و غیره،اظهار نظردراکثر مسائل سیاسی،برای ملتزم به موازین دین، بسیار دشواراست؛و برای کسی که وظیفه اش اقتضا نمی کند، نامشروع. به جان همه تان،با اینکه من تکالیفی گسترده تر دارم، و تجربه ای طولانی تر و دقیق تر هم،در بعضی از مسائل مورد توجه هفته ها و ماه ها و حتی سالهایم، صورت مسأله را هم،نمی توانم درست درک کنم چه برسد به اینکه رأی بدم.

د ـ پس تکلیف مطمئنّ شما این است که:به طور کلّی از«سیاست» کنار کشید، گر چه ممکن است:اوّلاً روش و عادت چند ساله، ثانیاً حبّ حفظ، بلکه ازدیاد شهرتی که به دست آورده اید، ثالثاً حرفهای دوستان دشمنان، چنان انقطاعی را بسیار دشوار سازد. چون به راستی «استعانه به صبر» کاری است بزرگ و دشوار مگر برای آن « خَاشِعِينَ» که با استحضار لحظه ی «دیدار پروردگار خود» و زمان برگشت به سوی او،و حقّاً تحمّل صمیمانه ی این تحوّل، می تواند مصداقی باشد از امتثال امر« اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ » و برای امتحان خود، درجه ی تصمیم گیریتان را، صمیمانه، ارزیابی کنید.

عزیزانم! در مسیر حرکت الهی، برای هم تمیزتر شدن درون فرد، و بیرون جمعِ تزکیه شدگان و هم آماده تر شدن جمع، نیاز است هم به امتحانهای غیر اختیاریِ «بلا» و هم امتحانهای گوناگون اختیاری(« لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ، وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ» و « مَا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِه، حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» ، و…

کاکه احمد مفتی زاده